پالپ فیکشن یکی از پربحثترین مکگافینها در تاریخ سینما است. چه چیزی ممکن است در یک کیف با ترکیب قفل ۶۶۶ وجود داشته باشد؟ این موضوعی است که در این مطلب به آن خواهیم پرداخت.
در کیف کلاسیک فرانسوی کوئنتین تارانتینو در سال ۱۹۹۴ چه چیزی وجود داشت؟ این یکی از پرسشهای متداول در تاریخ فیلم و یکی از موضوعات رایج بین نظریهپردازان بوده است. ترکیب قفل ۶۶۶ یا یک سرنخ است یا یک راهنمایی گمراه کننده. نظرات متفاوت زیادی از سوی طرفداران این فیلم مطرح شده که نشان میدهد هرچیزی که در این کیف مرموز وجود دارد، به دیدگاه بیننده مربوط میشود و ممکن است برای تمامی کسانی که این فیلم را دیدهاند یکسان نباشد.
-
کوئنتین تارانتینو؛ خون، خشونت و هیجان
دو قاتل با بازی جان تراولتا و ساموئل ال جکسون، توسط مارسلوس والاس، رییس گانگستر آنها ماموریت پیدا کردند تا یک کیف را به او بازگردانند. مارسلوس یک گانگستر قدرتمند با پول و روابط زیاد است. او به بوچ کولیج (با بازی بروس ویلیس) رشوه میدهد تا مسابقهی بعدی بوکس خود را ببازد. وقتی مارسلوس از شهر خارج میشود، وینسنت وگا (با بازی جان تراولتا) همسرش میا (با بازی اوما تورمن) را همراهی میکند. وینسنت در اوایل فیلم هروئین خریده بود و میا که آن را با کوکائین اشتباه میگیرد، مصرف و در نتیجه اوردوز میکند. او زنده میماند و این دو موافقت میکنند که به هیچ کس، به ویژه مارسلوس دربارهی این اتفاق چیزی نگویند.
بوچ تصمیم میگیرد پولی را که به عنوان رشوه به او پیشنهاد شده است بگیرد، روی خودش شرط ببندد، در مسابقه برنده شود و حتی پول بیشتری بدست آورد. او نه تنها به مارسلوس خیانت میکند، بلکه به طور تصادفی حریف خود را میکشد. بوچ میداند که در خطر است و آماده میشود تا با دوست دخترش از شهر فرار کنند. اما او فراموش کرده است که یک ساعت طلا (یک میراث خانوادگی بسیار مهم) را بردارد و بوچ باید به آپارتمانش بازگردد تا آن را پیدا کند، حتی با وجود اینکه میداند قاتلین به دنبال او هستند. این زمانی است که او با وینسنت وگا آدمکش برخورد میکند، که بوچ بعد از بیرون آمدن از حمام به او شلیک میکند و او را میکشد.
مارسلوس به وضوح یک مرد بسیار ترسناک است که هیچکس جرات ناراحت کردنش را ندارد حتی اگر یک اشتباه به وضوح تصادفی رخ داده باشد. این به طبیعت خبیث و احتمالا شیطانی او اشاره میکند. در طول فیلم، چندین شخصیت دیده میشوند که به محتویات کیف نگاه میکنند و چیزهایی مانند زیبا و بینقص بودن آن را به زبان میآورند. اما یک جزییات آشکار در مورد ظاهر مارسلوس وجود دارد که برخی معتقدند ممکن است روح او از بدنش خارج شده باشد. یک بانداژ بسیار بزرگ در پشت گردن او وجود دارد که میتواند همان جایی باشد که روحش از آن قسمت برداشته شده است. شاید روح پاک و زیبای مارسلوس برداشته شده (او را به یک شرور تبدیل کرده) و در کیف قرار داده، و به همین دلیل است که او بسیار مسرانه به دنبال بازگرداندن آن است.
طبق این نظریه، مردانی که در ابتدای فیلم در آپارتمان دیده میشدند، نوکران شیطان هستند که روح مارسلوس را به سرقت بردهاند. آنها سعی میکنند به سمت وینسنت و جولز شلیک کنند و آنها را بکشند، اما جولز میگوید وقتی یکی از نوکران شیطان از هر تیری که شلیک میشود جان سالم به در میبرد، مداخلهای الهی صورت گرفته است. این امکان وجود دارد، خدا به وینسنت و جولز اجازه داده تا کیف را برگردانند و در نتیجه روح مارسلوس را نجات دهند، و همچنین به وینسنت و جولز فرصتی برای نجات خود بدهند. اما ظاهرا بازیگر وینگ رهامس (مارسلوس) زخمی روی گردن خود داشت که میخواست آن را بپوشانند، به همین دلیل از بانداژ استفاده کرده است.
-
۵ دلیل که پالپ فیکشن بهترین فیلم تارانتینو است
نظریهی دیگری که دربارهی این کیف نمادین مطرح میشود، رستگاری است. شخصیتهای پالپ فیکشن همه بسیار فاسد هستند، حتی برای توجیه اعمال خود آیاتی از کتاب مقدس را به نفع خود توجیه میکنند. در ابتدای فیلم، به نظر نمیرسد جولز وینفیلد روح پاکی داشته باشد. اما پس از تجربهی نزدیک به مرگ، تغییر میکند. جولز سعی میکند به دوست و همکارش وینسنت کمک کند تا نور (رستگاری) را ببیند، اما جواب نمیدهد و وینسنت بعدا کشته میشود. سپس، در پایان فیلم، یولاندا و رینگو وسوسه میشوند از هر چیزی که در کیف وجود دارد (درست مانند وینسنت) مطلع شوند، اما دوباره جولز سعی میکند آنها را منصرف کند.
شاید هر آنچه در کیف است برای هرکسی که به آن نگاه میکند متفاوت باشد. شاید محتویات پرونده نشان دهندهی گناه و وسوسهی بدی باشد. جولز میتواند به رینگو برسد و به نظر میرسد جولز در نجات روح رینگو موفق بوده است، زیرا او نیز تغییر کرده به نظر میرسد. برخی از طرفداران از ایجاد ارتباط بین فیلمها در فیلمشناسی فیلمساز لذت میبرند و هیچ استثنایی برای کوئنتین تارانتینو وجود ندارد. یک نظریهی جالب وجود دارد که به نظر میرسد برخی تصور میکنند محتوای کیف در واقع الماس فیلم دیگری از تارانتینو با نام سگهای انباری (Reservoir Dogs) است.
در کیف مرموز فیلم پالپ فیکشن هرچه باشد، این احتمال وجود دارد که کارگردان کوئنتین تارانتینو از فیلم دیگری با مکگافین معروف با عنوان مرگبار ببوس مرا (Kiss Me Deadly) الهام گرفته باشد. در آن فیلم، کیف مشابهی با محتویات درخشان و اسرارآمیز وجود دارد. با این حال، تارانتینو گفت که این فقط یک تصادف است و یک انتخاب آگاهانه نیست. راجر آواری، نویسندهی فیلم گفت: «تصمیم گرفته شد که محتویات کیف هرگز دیده نشود»، بنابراین تماشاگران میتوانند آن را با هر چیزی که میخواهند پر کنند. اگرچه کیف باعث ایجاد طرح میشود، اما ارتباط چندانی با داستان واقعی ندارد، بنابراین لازم نیست بدانید دقیقا درون آن چیست!